راهاندازی محصولات سرمایهگذاری مبتنی بر رمزارزها، بهویژه ETF بیتکوین، تحولی مهم در بازارهای مالی سنتی محسوب میشود. اما ورود بیتکوین به این عرصه از منظر فقه، پرسشهای مهمی را ایجاد میکند. در این مقاله، با تمرکز بر فقه ETF بیتکوین، به بررسی مالکیت غیرمستقیم، مالیت، ید، غرر و چالشهای ناشی از پشتوانه و قابلیت تصرف پرداخته میشود. هدف آن است که چارچوبی کاربردی و فقهی برای نهادهای مالی ارائه شود تا بتوانند با رعایت اصول شرعی، در این حوزه سرمایهگذاری کنند.
ETF چیست و مالکیت غیرمستقیم چه تفاوتی با تملک مستقیم دارد؟
ETF یا صندوق قابل معامله در بورس، ابزاری است که سرمایهگذاران را قادر میسازد بدون خرید مستقیم دارایی پایه، در آن مشارکت کنند. در مورد بیتکوین، این مفهوم به معنای مالکیت غیرمستقیم است؛ یعنی سرمایهگذار مالک سهمی از صندوق است که آن صندوق بهنوبه خود مالک بیتکوین واقعی است.
از منظر فقه، این تفاوت اهمیت دارد. مالکیت مستقیم، اقتضا میکند که فرد بتواند بیتکوین را در اختیار داشته باشد و بهطور عملی از آن انتفاع ببرد. در مالکیت غیرمستقیم، فرد حق تصرف مستقیم ندارد و تحقق ید و انتفاع مشروع وابسته به قرارداد، وکالت یا نقش متولی صندوق است. بنابراین، بررسی فقه ETF بیتکوین باید به این نکته بپردازد که آیا مالکیت غیرمستقیم با اصول مالیت و ید مطابق است یا خیر.
یکی از استدلالهای فقهی برای مشروعیت مالکیت غیرمستقیم، تفویض اختیار و وکالت است. اگر صندوق یا متولی تعهد کند که دارایی بیتکوین را برای سهامداران حفظ کرده و امکان انتفاع مشروع را فراهم کند، این سازوکار میتواند از نظر فقهی قابل قبول باشد. با این حال، شفافیت و صحت عملکرد متولی، شرط اساسی برای تحقق اصول فقهی مالکیت غیرمستقیم است.
مالیت بیتکوین و قابلیت انتفاع مشروع
برای پذیرش فقهی هر دارایی، ابتدا باید مشخص شود که آن دارایی «مال» محسوب میشود یا خیر. مالیت بیتکوین یکی از محورهای اصلی فقه ETF بیتکوین است. بر اساس فقه اسلامی، مال باید دارای ارزش اقتصادی و قابلیت انتفاع مشروع باشد.
برخی فقها به نقد بیتکوین پرداختهاند و معتقدند نبود پشتوانه ملموس، نوسان شدید قیمت و غیرمادی بودن آن، میتواند مانع اثبات مالیت باشد. اما تحلیلهای دیگر نشان میدهد که بیتکوین، به دلیل قابلیت خریدوفروش، ذخیره ارزش و امکان انتفاع مشروع از طریق افزایش قیمت یا استفاده در تراکنشها، شرایط مالیت را دارد.
قابلیت انتفاع مشروع، موضوعی حیاتی برای ETF است. سرمایهگذاران باید بتوانند با خرید سهام صندوق، به سود مشروع دست یابند، حتی اگر تصرف مستقیم در بیتکوین نداشته باشند. در ETF بیتکوین، این انتفاع معمولاً به شکل رشد NAV (ارزش خالص داراییها) یا دریافت سود از سرمایهگذاریهای مجاز دیگر محقق میشود. از این منظر، فقه ETF بیتکوین، مالکیت غیرمستقیم را قابل دفاع میداند، مشروط بر شفافیت و تضمین انتفاع مشروع.
آیا سازوکار شفافِ زنجیرهبلوک (Blockchain) از غرر میکاهد؟
غرر در فقه اسلامی به معنای ابهام، عدم قطعیت و عدم شفافیت در معاملات است و یکی از معیارهای اصلی مشروعیت مالی محسوب میشود. معاملات غرری، یعنی معاملاتی که نتیجه آنها برای طرفین نامعلوم، پرریسک یا مبهم باشد، در اسلام منع شده است. این موضوع در بازارهای نوظهور دیجیتال اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا ماهیت غیرمادی رمزارزها و نوسانات شدید قیمت میتواند به سؤالات جدی در خصوص مشروعیت شرعی معامله منجر شود. در نتیجه، تحلیل غرر یکی از محورهای مهم فقه ETF بیتکوین است.
در مورد بیتکوین، منتقدان عمدتاً نوسانات شدید قیمت و نبود پشتوانه فیزیکی را بهعنوان نمونههایی از غرر مطرح میکنند. با این حال، تکنولوژی بلاکچین که زیرساخت بیتکوین و دیگر رمزارزها را تشکیل میدهد، ویژگیهای منحصربهفردی دارد که میتواند بخشی از این ابهام را کاهش دهد. شفافیت توزیعشده، قابلیت ردیابی تراکنشها و گزارشدهی عمومی، امکان بررسی وضعیت واقعی داراییها را برای تمامی ذینفعان فراهم میکند. در ETF بیتکوین، سهامداران حتی بدون دسترسی مستقیم به شبکه، میتوانند از طریق گزارشهای متولی صندوق و اطلاعات شفاف، وضعیت داراییها و میزان ریسک را پایش کنند.
بنابراین، با توجه به این شفافیت و امکان نظارت مستمر، فقه ETF بیتکوین معتقد است که معاملات مبتنی بر ETF میتوانند بهطور قابل توجهی ریسک غرر را کاهش دهند. با این حال، باید توجه داشت که نوسانات بازار و احتمال زیان سرمایه همچنان وجود دارد و برای حفظ انطباق شرعی، لازم است صندوقها اقدام به افشا کامل ریسکها و اعمال مکانیسمهای مدیریت ریسک کنند. این رویکرد باعث میشود که مالکیت غیرمستقیم در قالب ETF از نظر فقهی مشروعیت بیشتری یافته و معاملات امنتر و قابل اتکا برای سرمایهگذاران نهادی باشد.
بحث پشتوانه و ارزش ذاتی
یکی از مهمترین نقدها به بیتکوین و بهویژه به محصولات مبتنی بر آن مانند فقه ETF بیتکوین، نبود پشتوانه ملموس است. در فقه ETF بیتکوین معاملات، داراییهایی که پشتوانه معتبر نداشته باشند، ممکن است مشمول غرر و ابهام شوند و از نظر شرعی مشروعیت کامل نداشته باشند. این موضوع در مورد بیتکوین به دلیل غیرمادی بودن، نوسانات شدید قیمت و عدم وابستگی به دارایی فیزیکی، بارها مطرح شده است. نقدهایی که بر فقدان پشتوانه فیزیکی تمرکز دارند، نگرانیهایی درباره ارزش ذاتی و امکان تضمین انتفاع مشروع ایجاد میکنند.
فقها برای حل این مسئله، قیاس بیتکوین با طلا را پیشنهاد میکنند. طلا به دلیل ارزش ثابت، تاریخچه طولانی معامله و پذیرش گسترده، معیار سنتی برای پشتوانه در معاملات فقهی محسوب میشود. اگرچه بیتکوین ماهیت فیزیکی ندارد، اما از نظر اقتصادی، قابلیت معامله و پذیرش در بازارهای بینالمللی، نقش مشابهی با طلا ایفا میکند. در واقع، ارزش ذاتی بیتکوین نه بر پایه فیزیک آن بلکه بر اساس تقاضا، پذیرش بازار و قابلیت استفاده در معاملات تعیین میشود، که میتواند از نظر فقهی بهعنوان پشتوانه اقتصادی معتبر تلقی شود.
بر این اساس، در فقه ETF بیتکوین استدلال میشود که حتی بدون پشتوانه فیزیکی، دارایی دیجیتال با پذیرش گسترده و شفافیت شبکه بلاکچین میتواند مشروعیت شرعی پیدا کند. شفافیت تراکنشها، قابلیت ردیابی داراییها و مدیریت ریسک توسط متولیان صندوق، عواملی هستند که ابهام و ریسک غرر را کاهش میدهند. بنابراین، با رعایت اصول شفافیت، افشا و کنترل ریسک، بیتکوین میتواند در قالب ETF با قیاس به استاندارد طلا، جایگاه مشروعیت فقهی پیدا کند و برای سرمایهگذاران نهادی قابل اعتماد باشد.
قابلیت تصرف در مالکیت صندوقی
ید یا قابلیت تصرف، یکی دیگر از اصول مهم فقهی است. در فقه ETF بیتکوین، سهامداران مالک مستقیم بیتکوین نیستند، بلکه متولی یا صندوق مالک است. برای تحقق ید، چند نکته حیاتی وجود دارد:
- متولی و کاستودین: صندوق باید دارایی را به صورت قانونی و عملی در اختیار داشته باشد و تعهد کند که حقوق سهامداران را رعایت میکند.
- تفویض اختیار و وکالت: سهامداران با خرید سهم، به متولی وکالت میدهند تا بیتکوین را نگهداری و مدیریت کند. این وکالت، اگر شفاف و قابل پیگیری باشد، از نظر فقهی ید غیرمستقیم را محقق میکند.
- انتفاع مشروع: هرگونه استفاده از داراییها باید با اهداف قانونی و شرعی مطابقت داشته باشد و سود مشروع به سهامداران منتقل شود.
بنابراین، فقه ETF بیتکوین این سازوکار را قابل دفاع میداند، مشروط بر اینکه متولی و کاستودین تعهدات خود را شفاف و قابل اثبات رعایت کنند.
سنجههای تطبیق شرعی
برای انطباق شرعی، ETF بیتکوین باید چند شرط را رعایت کند:
- افشا و شفافیت: گزارش کامل از داراییها و ریسکها در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد.
- کنترل نوسان و سفتهبازی: محدودیتهایی برای کاهش زیان و جلوگیری از سفتهبازی وضع شود.
- غربالگری فعالیتهای حرام: هرگونه سرمایهگذاری یا استفاده از بیتکوین در فعالیتهای غیرشر
جمعبندی
بررسی فقه ETF بیتکوین نشان میدهد که مالکیت غیرمستقیم در قالب صندوقهای قابل معامله، اگر با رعایت اصول شفافیت، افشا و نظارت دقیق متولی و کاستودین همراه باشد، از منظر شرعی قابل قبول است. مالیت بیتکوین، قابلیت انتفاع مشروع و امکان نظارت بر داراییها، چارچوبی فراهم میکند که سهامداران میتوانند بدون تصرف مستقیم، از مزایای سرمایهگذاری بهرهمند شوند.
بحث غرر و ابهام نیز با توجه به سازوکار شفاف بلاکچین و گزارشدهی مستمر صندوقها، تا حد زیادی کنترل شده است. نوسانات بازار و ریسک زیان سرمایه همچنان وجود دارند، اما با اعمال مکانیسمهای مدیریت ریسک، افشا کامل و محدودیتهای معاملاتی، سطح ابهام کاهش مییابد و معاملات در قالب ETF میتوانند با استانداردهای فقهی همخوان باشند.
همچنین، قیاس بیتکوین با طلا و تحلیل پشتوانه اقتصادی آن نشان میدهد که ارزش ذاتی بیتکوین، مبتنی بر پذیرش گسترده و قابلیت معامله، از منظر فقهی قابل دفاع است. بنابراین، نهادهای مالی که قصد ورود به ETF بیتکوین را دارند، میتوانند با طراحی مناسب سازوکارها، شفافیت و رعایت کنترلهای شرعی، این ابزار را در سبد سرمایهگذاری خود جای دهند و از مزایای نوآوری مالی و همزمان انطباق با مقاصد شریعت بهرهمند شوند. برای مطالعه بیشتر درباره حکم شرعی بیتکوین و رمزارزها میتوانید به این تحلیل تخصصی مراجعه کنید.





